آشنایی با مراحل رشد جنسی و چگونگی رفتار مناسب با کودکان... آموزش متناسب با سن کودک و رشد شناختی کودکان نسبت به مسائل جنسی... پذیرش جنسیت جنین از سوی والدین
مراحل رشد جنسی از دیدگاه فروید... مرحله اول دهانی؛ بدو تولد تا ۶ ماهگی... مکیدن برای کسب لذت و رسیدن به آرامش
مرحله دوم دهانی؛ سن ۶ تا ۱۲ ماهگی؛ مکیدن... مکیدن علاوه بر کسب آرامش و لذت،با هدف شناخت... حس چشایی مهمترین حس برای هدف شناخت
ارتباط عمیق با نوزاد در حین شیردهی...نظم داشتن زمان های شیردهی... زبان بدن نوزاد را بشناسیم؟
مرحله دوم دهانی؛ گاز گرفتن... کسب لذت ، آرامش و شناخت... اهمیت واکنش والدین در روبرویی با این مراحل رشدی کودک
تعامل نوزاد با جهان بیرونی از طریق دهان؛ مکیدن، گاز گرفتن، بلعیدن و چشیدن... بازی هایی برای عبور کودک از مرحلهی گاز گرفتن... برخورد مناسب با کودکی که گاز میگیرد
سومین مرحله دهانی؛ بلعیدن... دو رفتار موازی بلعیدن؛ چنگ زدن و جیغ زدن و اهمیت این مرحله... واکنشهای مناسب والدین... اهمیت بالای بازی با غذا
ریشه یابی رفتار جیغ زدن کودک... تشخیص علت جیغ زدن... رفتار مناسب از سوی والدین
سن دو تا سه سالگی...مرحله مقعدی در کودکان... توانایی برای عمل دفع و احساس خوشایند کودک... شستشوی کودک و تعویض پوشک
نحوه دفع در کودکان... رفتارهای موازی در مرحله مقعدی...استفاده از دست ها به یکمنظور مشخص... رفتار مناسب والدین در این مرحله از رشد کودک
تعریف اریکسون ،خودمختاری در برابر شک در سن ۲ تا ۳ سال... یکی دانستن توانایی های خود با والدین (تقلید از والدین)... حس توانایی و حس مالکیت دو رفتار موازی در مرحله مقعدی... اهمیت مهارت کنترل ادرار و مدفوع در مرحله مقعدی... پروژه ی از پوشک گرفتن و معرفی کتاب " زرنگ تر از جیش و پی پی "
اصرار ورزی و مخالفت در کودکان و نگاه ما به این مخالفت... اهمیت بازی در رابطه با مهارت کنترل ادرار و مدفوع و تشخیص زمان دفع در مرحله مقعدی و خودمختاری و کسب استقلال
سن ۳ تا ۶ سالگی... آغاز کنجکاویهای جنسی نسبت به بدن خود
کنجکاوی های جنسی... واکنش صحیح والدین
پاسخ به کنجکاوی جنسی کودک... ایجاد ارتباط عمیق بر پایه اعتماد
پاسخ به سوالات کودک ... اهمیت بازی به عنوان زبان کودک... انواع سوالات جنسی کودک
پاسخ به سوالات جنسی کودکان... توجه به سن کودک
شناخت حریم و انواع آن... محارم
مشاهده گری... حمام کردن کودک... خجالت
حریم جنسی و جسمی نوزاد... به زور بغل کردن کودک
آموزش مفاهیم و مراقبت ها... مفهوم لمس خوب و بد با بازی... پذیرش احساس کودک
آموزش اعضای خصوصی بدن به کودک با بازی... آموزش غیرمستقیم
پاسخ به کنجکاوی کودک نسبت به والدین... حفظ آرامش و خونسردی... حفظ اقتدار
مهارت مراقبت از خود... استفاده از بازی های کلامی و گفتگوهای کودکانه
ضرورت رابطه ی امن و صمیمی برای انتقال مهارت ها... آموزش غیرمستقیم مفهوم بازی خوب و بازی بد
معرفی مفهوم "راز" با بازی های نمایشی... استفاده از کتاب های متناسب و گفتگو در مورد راز
...همانند سازی در کودکان سه تا شش سال مشاهده ی والدین
همانندسازی در کودکان سه تا شش سال... هدایت کودک به سمت والد همجنس از سه سالگی... مشاهده ی رفتار والدین نسبت به جنسیت کودک
سلامت، موفقیت و خوشبختی فرزندان سه آرزوی مهم والدین برای فرزندان است. همه ی تلاش والدین، هزینه ها، صرف وقت، کلاس-ها، آموزش ها و حتی گاهی خشونت ها، همه و همه برای پرورش کودکان سالم، موفق و خوشبخت است. ولی چرا این اتفاق نمیفتد یا نگران هستیم این اتفاق نیفتد؟! ما نگرانِ سلامتی و موفقیت و خوشبختی کودکان هستیم و والدین گرامی نیز از هیچ تلاش و کوششی مضایقه ندارند. پس چرا در واقعیت این آرزوها محقق نشده یا کمتر محقق می شود؟ ما در مرحله ی گذار از جامعه ی قدیمی به جامعه ی جدید و مدرن، نتوانسته ایم یک روش فرزندپروری مشخصی ابداع کنیم؛ زیرا از یک سو روش گذشتگان را کنار گذاشته ایم و از سوی دیگر نتوانسته ایم روش های مدرن را به طور صحیح منتقل و ابداع کنیم؛ به عبارت دیگر برای تعلیم و تربیت فرزندانمان یک رویکرد مشخص نداشته ایم. رویکرد؛ یعنی الگو و روش تعلیم و تربیت یا آموزش و پرورش بر پایه ی نظریه های روانشناسی. اکنون فرصت مناسبی است تا با استفاده از منابع معتبر دیگران، بخصوص غرب و منابع سنتی خودمان و نیز جمع آوری تجربه های کار با کودک و خانواده، یک رویکرد جدید ابداع و معرفی کنیم؛ رویکردی که متناسب با فرهنگ بومی خودمان و متکی بر دستاوردهای علمی دنیا است. توجه کنیم که علم از آنِ خداوند است و هرجایی که باشد، می توانیم آن را به دست آوریم و از آن استفاده کنیم، ولی برای استفاده ی صحیح از آن باید معیار داشته باشیم. امروزه در دنیا رویکردهای زیادی وجود دارد. رویکرد غالب در نظام آموزش و پرورش ما رویکرد رفتارگرایی است و رویکردهای شناخت گرایی و انسان گرایی کم کم به تقلید از اروپا وارد شده است . هر رویکرد از دو بخش بینش و روش تشکیل شده است؛ بینش یعنی نگاه و روش یعنی چگونگی و عملکرد. در بینش، به چرایی و در روش، به چگونگی پاسخ میدهیم. در حقیقت قبل از هر اقدام یا تصمیمی باید به سه سؤال «چیستی»، «چرایی» و «چگونگی» پاسخ دهیم. هدف ما معرفی یک رویکرد بومی است؛ «رویکرد هوش متعادل» حاصل بیش از سی سال کار مُداوم با کودک و خانواده، مطالعه و پژوهش در متون علمیِ روانشناسی و متون سنتی و نیز جمع آوری تجربه ها است. برای رسیدن به آرزوی کودک سالم، موفق و خوشبخت در آینده و نیز داشتن راهبرد، لازم است به راهکار اساسی و عملی و متکی به نظریه ی علمی فکر کنیم. برای این هدف بايد هوش های پایه، مهارت هاى زندگى و نیز ارزش هاى زندگى را در بچه ها تقويت كنيم. انسان وقتى به دنيا مى آيد از لحاظ جسمى كامل است و بايد نمو كند، روح نیز متصل به آگاهى كل است. در خلقت، غريزه در جسم و فطرت در روح با انسان به دنيا مى آيند، اما ذهن در طول زمان بايد شكل بگيرد و رشد كند. به همین دلیل ما از ذهن شروع كرديم، چراکه هوش، مهارت استفاده از ذهن است. مهارت آموختنی است، پس باید یاد بگیریم که مهارت استفاده از ذهن را پیدا و کسب کنیم. یک انسان باهوش، انسانی است که بهترین استفاده را از ظرفیت های ذهنش می کند. تا حدود چهل سال پیش، هوش را فقط هوش شناختی یا IQ یا هوش عقلانی می دیدند. متأسفانه این باور همچنان در کشور ما وجود دارد که «بچه ای باهوش است که IQ بالایی دارد». درحالی که از حدود چهل سال پیش هوش های چندگانه مطرح شد که معروف ترین نظریه های مربوط به آن متعلق به هوارد گاردنر-روانشناس امریکایی- است. امروزه اثبات شده که ذهن و هوش، بخش های مختلفی دارند و انسانی که از تمام ابعاد هوش و ذهن خود استفاده کند، باهوش است. نظریه ی هوش متعادل نیز به این تقسیم بندی ذهن و هوش اعتقاد دارد. در نگاه هوش متعادل، ذهن شبیه به یک میز دایره ای شکل است که هشت مدیر برای اداره ی بخش های مختلف بدن در آنجا حضور دارند.